حرکت دسته جمعی برای زمینه سازی ظهور
استاد پناهیان:
حضرت ولی عصر(ع) در یکی از نامههای خود میفرماید: «اگر شیعیان ما -که خداوند آنها را در طاعت خودش موفق بدارد- از صمیم دل جمع شوند و بخواهند به عهدی که ما به گردن آنها داریم وفا کنند، مژدۀ ملاقات ما به تأخیر نخواهد افتاد؛
وَ لَوْ أَنَ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا»(احتجاج/2/499)
✅اینکه شیعیان دور هم جمع شوند و همافزایی داشته باشند، خیلی اهمیت دارد.
شیعهای که بخواهد تکی و انفرادی راه خود را طی کند، شیعهای که بخواهد یک رابطۀ شخصی با امام زمانش برقرار کند و معنویت خودش را به جنبههای فردی و مناجاتی محدود کند، حضرت این شیعه را به عنوان مقدمهساز بیان نمیفرماید.
مثلاً در روایات سفارش شده است که اگر کسی خواست به زیارت برود، چند نفر دیگر را هم با خودش ببرد. یعنی بهتر است انسان تنهایی به زیارت نرود.
✅اینکه حضرت میفرماید: «شیعیان با هم جمع شوند» یک معنایش این است که زندگی جمعی را یاد بگیرند. نمیشود شیعۀ منتظر زندگی جمعی را بلد نباشد.
گاهی از اوقات در میان سیاسیون یا عناصر فرهنگی دیده میشود که قدرت انعطافپذیری برای حضور در جمعی که سلایق مختلفی دارند، وجود ندارد. خیلی مهم است که انسان مهارت زندگی اجتماعی را داشته باشد و بتواند با دیگران کنار بیاید و اگر کسی برتریهایی نسبت به او دارد، شایستگیهای او بپذیرد.
یا اگر کسی از او ضعیفتر است به او کمک کند و قوّتهای خود را در اختیار او قرار دهد.
طبیعتاً وقتی آدمها کنار هم جمع شوند با هم اختلاف نظر یا اختلاف روحیه پیدا میکنند و این اختلافات موجب تنشهایی بین آنها خواهد شد.
یقیناً اهلبیت(ع) نخواستهاند که ما را در کنار هم قرار دهند تا با هم دعوا کنیم؛ بلکه خواستهاند ما در کنار هم قرار بگیریم و علیرغم اختلافات موجود، قدرت تعامل و همافزایی داشته باشیم.
بعضیها حتی در یک تیم سه نفره هم قدرت تعامل ندارند چه رسد به اینکه بخواهند در یک تیم بزرگتر قرار گیرند.
✅برای اینکه قدرت تعامل خود را بالا ببریم، ضعفهای زیادی را باید برطرف کنیم.
مثلا اینکه اگر کسی ما را عصبانی کند، یا به ما توهین کند چه عکسالعملی از خودمان نشان میدهیم؟ یا اگر کسی سخن ما را نفهمد یا بد برداشت کند، با او چگونه برخورد خواهیم کرد؟
چگونه این سفارش را اجرا میکنیم که فرمودهاند: نه تنها عیب خودتان را به دیگران نسبت ندهید، بلکه عیب دیگران را به خودتان نسبت دهید و حُسن خودتان را به دیگران نسبت دهید.
(..مَا بَالُ الْمَظْلُومِ لَا یَصِیرُ إِلَى الظَّالِمِ فَیَقُولُ: أَنَا الظَّالِمُ، حَتَّى یَصْطَلِحَا؛ خصال/1/183)
اگر یک کارِ گروهی انجام دادیم و یک کسی کار را خراب کرد، بلافاصله نگوییم: «تقصیر اوست! من به او گفته بودم…» بلکه برعکس؛
باید این قدرت را داشته باشیم که حتی تقصیر دیگران را هم به عهده بگیریم و بگوییم: «در فلان مسأله، من مقصر بودم» البته خیلی سخت است که انسان اینقدر اهل تعامل باشد.
✅دوران غیبت یا دوران انتظار، دوران آمادگی و مقدمهسازی برای ظهور است.
عناصر مقدمهساز یک ویژگیهایی باید داشته باشند.
چطور میشود که یکی از دانشجویان و طلبهها «مهدییاور» باشد اما در هیچ تشکل فرهنگی در کنار دیگران به فعالیت نپردازد؟!
آیا او نمیتواند هیچ کسی را تحمل کند و نمیتواند با هیچ کسی ارتباط برقرار کند.
بععضیها اهل کار گروهی نیستند و میخواهند تنهایی جلو بروند. کار گروهی طبیعتاً لوازمی دارد، کوتاهآمدنها و ایثارگریهایی لازم دارد.